بایگانی ماهانه: ژانویه 2012

والدین ناخواسته مستبد

دوستی نوشته بود «بهزاد فراهانی را الان که می بینم یادم می رود که روزگاری چهره ای شاخص در تئاتر ایران بوده و او را متعلق به اکثریت پدران مستبد و دیکتاتور مآب ِ این سرزمین می دانم.» کمی بی … ادامه‌ی خواندن

نوشته‌شده در اجتماعی | برچسب‌خورده با , | 4 دیدگاه

«ایرانی» تافته جدا بافته

ضرب المثلها بی دلیل به وجود نمیان، برای ما ایرانیها وقتی در حسرت چیزی هستیم «مرغ همسایه غازه» وقتی اون غازه میاد تو خونمون «مرگ خوبه واسه همسایه» خیلی از مردم ایران خودشون بهترین مبارزها با «تهاجم فرهنگی» هستند و … ادامه‌ی خواندن

نوشته‌شده در اجتماعی | برچسب‌خورده با , , , | 2 دیدگاه

حرفه یک هنرمند

دیروز در جایی بودم که پر از عکسهایی بود که قوانین تبعیض امیز را به چالش میکشید،،(نژاد پرستی، فاصله طبقاتی، تبعیضات جنسیتی، دینی و…) مثلا نیم تنه یک سفید پوست، به جز دستهایش را به رنگ سیاه در اورده بود … ادامه‌ی خواندن

نوشته‌شده در اجتماعی | برچسب‌خورده با , , | 4 دیدگاه

به مردی که ایران را شاد کرد!

آقای فرهادی سلام میدانم امروز بازار نامه ها برای تو داغ است، میدانم همه از صبح هزار بار گفته اند به تو افتخار میکنند و باعث غرورشان شدی! اما میخواستم من هم به سهم خودم برایت بنویسم. آخر میدانی از … ادامه‌ی خواندن

برچسب‌خورده با , | دیدگاهی بنویسید

بی خوابی

دچار بیخوابی شدی! چند شب است که خواب به چشمت نمیاید و تا دم دمای صبح بیداری! سایه شدی، خسته هستی از زندگی ، از اینکه سی سالت دارد  میشود و هنوز «اندر خم یک کوچه ای»!  دو روز پیش … ادامه‌ی خواندن

نوشته‌شده در اجتماعی | برچسب‌خورده با , , | 2 دیدگاه