بایگانی ماهانه: سپتامبر 2009

تقدیم به یک معلم، یک دوست و یک خبرنگار

نمیخواستم چیزی بنویسم اما امروز شنیدن خبری ویرانم کرد..معلم محبوبم،دوست نازنینم را از دست دادم…چیزی که حتی نمیتوانم تصور کنم. نمیتوانم بنویسم..مغزم یاری نمیکند. چه بنویسم شایسته او باشد…شایسته معلمی مهربان،دوستی دوست داشتنی وخبرنگاری با مهارت… من امروز سوگوارم…سوگوار امیر … ادامه‌ی خواندن

برچسب‌خورده با | دیدگاهی بنویسید

بازگشتی به شیطنتهای جوانی

دیروز بعد از یکسال و نیم یکی از بچه های دانشگاه که تو دهکده ویلا دارند زنگ زد  گفت دهکده است. منم مث همیشه آماده شدم برم. دهکده جاییه برای شیطنتهای جوانی! خیلی وقت بود شیطنت نکرده بودم. البته دلیل … ادامه‌ی خواندن

نوشته‌شده در روزهای دانشجویی | برچسب‌خورده با | دیدگاهی بنویسید

گلی جان با تو ام، سنگ صبورم باش!

سفر به تهران و این بار هم وداعی دیگر! هر روز تنها تر از دیروز میشوم و عزیزتینه ایم دور میشوند.و انگار هر روز تحملم بالاتر میرود. از نگار اغاز شد. رفتن نگار شوگ بزرگی بود..اشک های زیادی ریختم برای خداحافظی!خلاء حضورش … ادامه‌ی خواندن

برچسب‌خورده با | دیدگاهی بنویسید

جشن سبز

دیشب در مجلس عروسی ای دعوت داشتیم با دوستان! در سالن خانمها ،میزبان یکی یک روبان سبز هدیه میداد و بسیاری از خانمها بسته بودند. وقتی درلحظه رقص دستها بالا میرفت حس خوبی به بیننده دست میداد! مچ بندهای سبز! البته در مسیر رفتن … ادامه‌ی خواندن

نوشته‌شده در سیاسی | برچسب‌خورده با | دیدگاهی بنویسید

روز قدس سبز

از دیروز غروب تا الان بلاگفا باز نمیشد. تازه بعضی وبلاگها باز می شد و بعضی باز نمیشد. وبلاگم ن جزو اونهایی بود که باز نمیشد! صفحه اصلی هم باز نمیشد که بشه توش چیزی نوشت. احتمالا میترسیدند دیشب همه … ادامه‌ی خواندن

نوشته‌شده در سیاسی | برچسب‌خورده با | دیدگاهی بنویسید

شوق وصف ناشدنی

سلام . اخرین روزهای ماه شهریور رو سپری می کنیم در کنار آخرین روز ماه رمضان. ماهی که در ان بیشتر از پیش به خود و خدای خود می اندیشیم و برای ارتباطی نزدیکتر وزیباتر با خالق خود بدون واسطه … ادامه‌ی خواندن

نوشته‌شده در روزهای دانشجویی | برچسب‌خورده با | دیدگاهی بنویسید

کرمان

سلام به همه دوستان عزیز… بعد از یک هفته دوری مطلق از این جا و شما دوستان عزیز و نوشته هایتان دوباره آمدم. دلم خیلی برای همه شما تنگ شده بود این را بدون اغراق میگویم. اوایل که دنیای مجازی … ادامه‌ی خواندن

نوشته‌شده در روزهای دانشجویی | برچسب‌خورده با | دیدگاهی بنویسید

بدبیاری های من و دریا

امروز سومین رو بد من. امروز روز بدبیاری بود. بدترین روز کاری و… ۱-چند روزه که لوله های اب وفاضلاب محل کار خرابند و هیچ جوری درست نمیشن و کارهامون به شدت عقب افتاده چون نمیشه ظرفها روشست وهر روز … ادامه‌ی خواندن

نوشته‌شده در روزهای دانشجویی | برچسب‌خورده با | دیدگاهی بنویسید

پست هشت ماده ای!

-چندی پیش اسکاتلند قاتل صد ها نفر بیگناه را بدلیل بیماری از زندان آزاد کرد و به کشور وخناه اش فرستاد،اتفاقا در همان شب ایران یک انسان بی گناه بیمار را به جرم بیان نظریاتش در رسانه ها به زندان … ادامه‌ی خواندن

نوشته‌شده در روزهای دانشجویی | برچسب‌خورده با | دیدگاهی بنویسید

یک جکعه سیزده نحس

۱- امروز وقتی دیدم باهنر چی گفته احساس بدی بهم دست داد. راستی ما چرا رییس جمهور ومجلس وقوه قضاییه و مصلحت نظام وشورای نگهبان و خبرگانووزارتهی مختلف داریم؟ ۲- بلاخره کار خودشون روکردند و برنامه شبهای احیا در حرم امام لغو شد! … ادامه‌ی خواندن

نوشته‌شده در اجتماعی, سیاسی | برچسب‌خورده با , | دیدگاهی بنویسید